هـــرکَــس...  هــرچیـــزی را عـــاشــقـانــه بـخـــواهــد به آن مـیرســـد
هـــرکَــس...  هــرچیـــزی را عـــاشــقـانــه بـخـــواهــد به آن مـیرســـد

هـــرکَــس... هــرچیـــزی را عـــاشــقـانــه بـخـــواهــد به آن مـیرســـد

زنــدگیــم "خــآصـه" چــون خـدآم خـوآستـه

احساس تنهایی...

چرا با وجود اینکه یکی رو دارم بهش تکیه کنم ولی باز هم احساس تنهایی میکنم 

چرا ؟

       چرا  ؟؟

             چرا ؟؟؟ 

 

خیلی تنهام خدا

نظرات 13 + ارسال نظر
elham 1391/04/09 ساعت 19:00

بی شیله پیله یه خواهش...
میای نظر بدی فقط نظر شخصیتو بگو...
نیازی نیست قبلش داستان سر هم کنی....
خوشم نمیاد از مطالبی که میزاری قبل کامنتات...
ممنون ...

وقتی از چیزهایی که داریم لذت نمی بریم
بیا با نداشته هایمان امتحان کنیم!
شاید حس بهتری به ما دست داد!!!
کسی چه می داند؟

سلام ...
ترسیدم یادم بره یا تا شب نتونم بیام نت...
به هر حال خواستم تولدتو تبریک بگم...
امیدوارم هرچقد دلت میخواد عمر کنی...
راستی منو که یادت نرفته؟
خب خدارو شکر...
دیگه همین دیگه...
تولدت مبارک...
فک نکنی یادمون نبود...
ما مثل شما بی معرفت نیستیم...
یادمون بود...
موفق باشی...

بـهـتـریـن لـذتـی کـه تـوی دنـیـاسـت ایـنـه کـه . . .
بـدونـی یـه نـفـر خـیـلـی دوسِـت داره . . .
بـرای یـه نـفـر مـهـمـی . . .
یـه نـفـر هـسـت کـه هـمـیـشـه نـگـرانـته . . .
اونـوقـت ِ کـه زنـدگـی مـعـنـا پـیـدا مـیـکُـنه . . .
اون موقع، هر روزت، مثل روز “ولنتاین” میشه … !!!

elham 1391/03/11 ساعت 20:37


من اخر نفهمیدم....
تنهایی؟
تنها نیستی؟
هستی؟
نیستی؟
نمیفهمم

گر کسی می گوید که برای تو می میرد دروغ میگوید ..
حقیقت را کسی میگوید که برای تو زندگی می کند!!

دوست داشتن درد است

نه دردی که از پای بیفکند

دوست داشتن زخم است

زخمی که انسان

با دست خویش بر قلب میزند

جریانی تند و دائم

از مبداء تا مقصد

دوست داشتن

فریاد همیشگی قلبها است

و دردی است

که مرحمش درد است

در بدترین روزها باید امیدوار بود ، چرا که زیباترین بارانها از سیاهترین ابرهاست

از هیاهوے واژه ها خسته شده ام....

من ســ ــکوتم را...

از سکـ ـــوتـــ اوراق سپید آموخته ام....

آیـــا سکــ ــوتـ ـــ...

روشن ترین واژه ها نیست...؟؟

همیشه...در خلــ ــوتـ ـــ...

مـــ ــرگــ ــ را مجسم دیده ام....

آیا مـــ ــرگــ ــ ...؟؟

خونســــرد ترین واژه ها نیست...؟؟

تا چـــشم گشــــودم...

از چشــ ــم زندگـــی افتادم....

شــ ــبے شـ ـــاید امـــ ـشب...

زیر نور یکــ ــ واژه خواهم نشست...

نام خونســ ــرد مـــــعشوقـ ـمـ را....

بر حــ ــواس پنج گـ ــانه ام...

خال خواهم کوفـ ـــتــ ــ....

الناز 1391/03/03 ساعت 12:37

سلام عزیزم باز گفتی تنهام؟
مگه من مردم؟

نرگس 1391/02/29 ساعت 01:55 http://nargesijooon.blogfa.com

سلام واقعاحرف شمادرسته
خیلی خوشم اومد ازش
مرسی بابت سر زدنتون

چه قدر دوست داشتم تمام دلتنگی های این روز ها را با کسی تقسیم می کردم ، و یا کسی بود برای گوش دادن و درد دل کردن ، بماند که آنقدر فاصله زیاد شده که هرچه فریاد می زنم گویا صدایم را نه تو می شنوی و نه هیچ کس دیگر ...
خدا جون پس کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟

دل آدمها مثل یک جزیره دور افتادست ،اینکه کی واسه اولین بار پا به جزیره میزاره مهم نیست مهم اون کسیه که هیچوقت جزیره رو ترک نکنه...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد